ما درین شهر پای بند توایم


عاشق قامت بلند توایم

مردهٔ آن دهان چون پسته


کشتهٔ آن لب چو قند توایم

میدوانی و می کشی ما را


چون بدیدی که در کمند توایم

گورفیقان سفر کنند که ما


نتوانیم پای بند توایم